حرف های دلنشین من و تو

حدود دویست و پنجاه سال پیش از میلاد در چین باستان شاهزاده ای تصمیم به ازدواج گرفت
با مرد خردمندی مشورت کرد و تصمیم گرفت تمام دختران جوان منطقه را دعوت کند تا دختری سزاوار را انتخاب کند.
وقتی خدمتکار پیر قصر ماجرا را شنید بشدت غمگین شد، چون دختر او مخفیانه عاشق شاهزاده بود،
دخترش گفت او هم به آن مهمانی خواهد رفت.
مادر گفت: تو شانسی نداری نه ثروتمندی و نه خیلی زیبا.
دختر جواب داد : می دانم هرگز مرا انتخاب نمی کند ، اما فرصتی است که دست کم یک بار او را از نزدیک ببینم.
روز موعود فرا رسید و شاهزاده به دختران گفت : به هر یک از شما دانه ای میدهم،
کسی که بتواند در عرض شش ماه زیباترین گل را برای من بیاورد

ملکه آینده چین می شود.
دختر پیرزن هم دانه را گرفت و در گلدانی کاشت.
سه ماه گذشت و هیچ گلی سبز نشد ، دختر با باغبانان بسیاری صحبت کرد و راه
گلکاری را به او آموختند، اما بی نتیجه بود ، گلی نرویید .
روز ملاقات فرا رسید ،دختر با گلدان خالی اش منتظر ماند و دیگر دختران هر کدام گل بسیار
زیبایی به رنگها و شکلهای مختلف در گلدان های خود داشتند .

 لحظه موعود فرا رسید.
شاهزاده هر کدام از گلدان ها را با دقت بررسی کرد و در پایان اعلام کرد دختر خدمتکار همسر آینده او خواهد بود.
همه اعتراض کردند که شاهزاده کسی را انتخاب کرده که در گلدانش هیچ گلی سبز نشده است.
شاهزاده توضیح داد : این دختر تنها کسی است که گلی را به ثمر رسانده که او را سزاوار همسری امپراتور می کند : “گل صداقت”
همه دانه هایی که به شما دادم عقیم بودند ، امکان نداشت گلی از آنها سبز شود
 

 

[ جمعه 16 تير 1391برچسب:, ] [ 10:26 ] [ مرتضاااااااا ]

روزگارم بد نیست غم كم میخورم.

كم كه نه هر روز كمكم میخورم.

عشق از من دورو  پایم لنگ بود.

غیمتش بسیار دستم تنگ بود.

گر نرفتم هر دو پایم خسته بود.

شیشه گر افتاد هر دو دستم بسته بود.

چند روز یست كه حالم بد نیست.

حال ما از این و آن پرسید نیست.

گاه بر زمین زل میزنم گاه بر حافظ تفعل میزنم.
 
حافظ فرزانه دل فالم را گرفت یك غزل آمدوحالم را گرفت.

 مازیاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود آنچه ماپنداشتیم



 

[ جمعه 16 تير 1391برچسب:, ] [ 10:10 ] [ مرتضاااااااا ]

[ پنج شنبه 15 تير 1391برچسب:, ] [ 11:59 ] [ مرتضاااااااا ]

نگاهت را به کسي دوز که قلبش براي تو بتپه

لبخندت را نثار کسي کن که دل به زمين نداده باشه

 چشم به راه کسي باش که تو را انتظار کشيده باشه 

آرامش نگاهت رو به قلبي پيوند بزن که بي رياترين باشه

چشمانت را با نگاه کسي اشنا کن که زندگي را درک کرده باشه

رويايت رو با چهره ي کسي تصوير کن که زيبايي را احساس کرده باشه

عاشق کسي باش که تک تک سلولهاي بدنش تقدس عشق را درک کند

سرت را روي شانه هاي کسي بگذار که از صداي تپشهاي قلبت تو را بشناسه

 

[ پنج شنبه 15 تير 1391برچسب:, ] [ 11:21 ] [ مرتضاااااااا ]

 

هشت نوع شخصیت که باید از آنها دوری کرد

 خودشیفته ها

 

 

 

 

منفی گراها

افرادی که همیشه در مورد دیگران قضاوت می کنند

خود رای ها

همیشه ناامیدها

آنهایی که نمی توانند صممیمی شوند

حرمت شکن ها

 

آنهایی که همیشه متوقع هستند

[ پنج شنبه 15 تير 1391برچسب:, ] [ 11:18 ] [ مرتضاااااااا ]

نمی گویم زندگی کارساده ایی است. نمی گویم همیشه خوشاینداست . اماباتمام مشکلاتی که برایمان پیش می آید.زندگی .... ازماانسانی بهترونیرومندترمیسازد. به یادداشته باش:

 درزمان آزردگی .رنج را ازخود دورکن .

درزمان خشم .خود را رهاساز.

در ناکامی .برخودچیره شو.

تامی توانی یارخودباش .

می توانی بهترین دوست خودباشی .

اما به هنگام آشفتگی مرا خبرکن .

می کوشم بدانم چه وقت باید درکنارت باشم .

اماگاهی ممکن نیست .پس توخبرم کن .

عشق تنها هدیه ایی است که می توانم به توبدهم .

[ چهار شنبه 14 تير 1391برچسب:, ] [ 17:59 ] [ مرتضاااااااا ]

 1) اگر اولش به فکر آخرش نباشی آخرش به فکر اولش می افتی.(عمر آدمی)

 2) لذتی که در فراغ هست در وصال نیست چون در فراغ شوق وصال هست و در وصال بیم فراغ .(عاشقی)

3) آغاز کسی باش که پایان تو باشد.(زندگی)

[ چهار شنبه 14 تير 1391برچسب:, ] [ 17:59 ] [ مرتضاااااااا ]

 

آنقدر قوی باش که بتوانی با روزگار روبرو شوی. آنقدر ضعیف باش تا بتوانی قبول کنی که نمی توانی همه ی کارها را به تنهایی انجام دهی . و در مقابل کسانی که به کمک تو احتیاج دارند بخشنده باش . در مورد نیاز های شخص ات صرفه جو و قانع باش . آنقدر عاقل باش تا قبول کنی در مورد همه چیز آگاهی نداری . آنقدر ساده باش که به معجزه اعتقاد داشته باشی . شادی هایت را با دیگران تقسیم کن . در غم و اندوه دیگران شریک شو . راهنمای افرادی باش که خود را گم کرده اند .

[ چهار شنبه 14 تير 1391برچسب:, ] [ 17:32 ] [ مرتضاااااااا ]

 

خداوندا تو ميداني که من دلواپس فرداي خود هستم

مبادا گم کنم راه قشنگ آرزو ها را

مبادا گم کنم اهداف زيبا را

دلم بين اميد و نا اميدي مي زند پرسه،مي کند فرياد،

مي شود خسته

مرا تنها تو نگذار،خداوندا......


[ چهار شنبه 14 تير 1391برچسب:, ] [ 12:11 ] [ مرتضاااااااا ]

 

مرد خیاطی کوزه ای عسل در دکانش داشت.

یک روز می خواست دنبال کاری برود ، به شاگردش گفت:

این کوزه پر از زهر است! مواظب باش آن را دست نزنی!

شاگرد که می دانست استادش دروغ می گوید حرفی نزد و استادش رفت.

شاگرد هم  پیراهن یک مشتری را بر داشت و به دکان نانوایی رفت و آن را به مرد نانوا داد و دو نان داغ و تازه  گرفت و بعد به دکان برگشت و تمام عسل را با نان خورد و کف دکان دراز کشید !!!

خیاط ساعتی نگذشته بود که بازگشت و با حیرت از شاگردش پرسید : چرا خوابیده ای؟!شاگرد ناله کنان پاسخ داد : تو که رفتی من سرگرم کار بودم، دزدی آمد و یکی از پیراهن ها را دزدید و رفت. وقتی من متوجه شدم،از ترس تو، زهر توی کوزه را خوردم و دراز کشیدم تا بمیرم و از کتک خوردن و تنبیه آسوده شوم!!!زرنگ بودهااااا


[ چهار شنبه 14 تير 1391برچسب:, ] [ 12:1 ] [ مرتضاااااااا ]

 

ایمان دارم که قشنگترین عشق، نگاه مهربان خداوند به بندگانش است


پس من تو را به همان نگاه می سپارم و می دانم ...


تا وقتی که پشتت به خدا گرم است تمام هراس های دنیا خنده دار است


[ چهار شنبه 14 تير 1391برچسب:, ] [ 11:10 ] [ مرتضاااااااا ]

 

دست های کوچکش

به زور به شیشه های ماشین شاسی بلند حاجی می رسد

التماس می کند : آقا... آقا "دعا " می خری؟


و حاجی بی اعتنا تسبیح دانه درشتش را می گرداند

و برای فرج آقا "دعا " می کند....
 

[ چهار شنبه 14 تير 1391برچسب:, ] [ 11:4 ] [ مرتضاااااااا ]

در لحظه شادی ، پروردگار را ستایش کن. حمد و سپاس مخصوص اوست و هیچ کس و هیچ چیز در مرتبه او شایسته ثنا نیست.

در لحظه سختی ، فقط از خداوند کمک بخواه. او بهترین فریادرس است و همیشه با تو و در کنار توست.


ادامه مطلب
[ سه شنبه 13 تير 1391برچسب:, ] [ 18:38 ] [ مرتضاااااااا ]

  لحظات شادی خدا رو ستایش کن .

لحظات سختی خدا رو جستجو کن.

لحظات آرامش خدا رو مناجات کن .

لحظات دردآور به خدا اعتماد کن. 

و در تمام لحظات خدا رو شکر کن.

[ سه شنبه 13 تير 1391برچسب:, ] [ 17:53 ] [ مرتضاااااااا ]

 

همیشه برای کسی بخند که میدونی به خاطر تو شاد میشه ...

واسه کسی گریه کن که می دونی وقتی غصه داری و اشک می ریزی برات اشک می ریزه ...

برای کسی غمگین باش که در غمت شریکه ...

عاشق کسی باش که دوستت بداره.

 

[ سه شنبه 13 تير 1391برچسب:, ] [ 17:43 ] [ مرتضاااااااا ]

دوستت دارم بیشتر از معنای واقعی کلمه دوست داشتن

دوستت دارم چون تو ارزش دوست داشتن را داری

دوستت دارم همچو تکه ابرهای سفیدی که در اوج آسمان آبی در حال عبورند

دوستت دارم چون تو رو میخواهم و تو نیز مرامیخواهی

دوستت دارم از تمام وجودم ، با احساس پر از محبت و عشق

 دوستت دارم بیشتر از آنچه تصور می کنی.

دوستت دارم نه تنها برای آنچه هستی بلکه برای آنچه هستم هنگامی که با توام

دوستت دارم نه تنها برای آنچه که از خود ساخته ای بلکه برای آنچه از من می سازی

دوستت دارم برای بخشی از وجودم که تو شکوفایش کردی

[ سه شنبه 13 تير 1391برچسب:, ] [ 17:5 ] [ مرتضاااااااا ]

  زندگی زيباست ، نه در رويا 

بوسه زيباست ، نه برای هوس

 پرنده زيباست ، نه برای قفس 

دوست داشتن زيباست ، نه برای لمس كردن ، بلكه برای حس كردن.

[ سه شنبه 13 تير 1391برچسب:, ] [ 17:0 ] [ مرتضاااااااا ]

مهم نيست قشنگ باشی . قشنگ اينه كه مهم باشی . حتی اگه شده برای يك نفر....

و من مهمم برا ی یه نفر

 

[ سه شنبه 13 تير 1391برچسب:, ] [ 16:48 ] [ مرتضاااااااا ]

به کوچه ای وارد میشدم که پیرمردی از آن خارج میشد.

پیرمرد گفت نرو بن بست است.

گوش نکردم و رفتم

بن بست بود

برگشتم 

بر سر کوچه که رسیدم

پیر شده بودم......

 

[ سه شنبه 13 تير 1391برچسب:, ] [ 13:18 ] [ مرتضاااااااا ]

 …  از خدا پرسيدم : خدايا چه چيزی تو را ناراحت می كند؟ خداوند فرمود : هر وقت بنده ای با من سخن می گويد ، چنان به حرفهای او گوش می كنم كه گويی به جز او بنده ديگری ندارم . ولی او چنان سخن می گويد كه انگار من خدای همه هستم الا او.

…     پايان عشق واقعی هرگز گريه نخواهد بود ... چون عشق واقعی پايانی نخواهد داشت.

…  مهم نيست كه خسته ام مهم اينه كه باد ، بارون ، آسمون مال منه . مهم نيست كه غمگينم ، مهم اينه كه الان پر از  تجربه ام . مهم نيست كه يه دونه غم دارم مهم اينه كه يه عالمه بهانه دارم برای لبخند زدن. مهم نيست دلم شكسته ، مهم اينه كه خدا درون دلهای شكسته است .

 …     بزرگترين ارتفاعی كه باعث مرگ می شود افتادن از چشم كسی است كه دوستش داری.

 …  كاش می دانستم بعد از مرگم اولين اشك از چشمان چه كسی جاری می شود ، و آخرين سياهپوش كه مرا به فراموشی می سپارد چه كسی خواهد بود تا قبل از مرگم جانم را فدايش كنم

 …  يك كاغذ سفيد را ، هر چقدر هم كه سفيد و تميز باشد كسی قاب نمی گيرد ، برای ماندگاری بايد حرفی برای گفتن داشت.

.

 

[ دو شنبه 12 تير 1391برچسب:, ] [ 18:50 ] [ مرتضاااااااا ]
صفحه قبل 1 ... 49 50 51 52 53 ... 58 صفحه بعد
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید امیدوارم که مطالب این وبلاگ مورد استفاده شما قرار گیرد. چهار چيز است که قابل بازيابي نيست سنگ پس از پرتاب شدن، سخن پس از گفته شدن، فرصت پس از از دست رفتن، و زمان پس از سپري شدن.