حرف های دلنشین من و تو | ||
|
وقتی از همه دنیــــا ناراحتم
یک پسردانشجو، عاشق دختر همکلاسیش بود بالاخره یک روزی به خودش جرات داد و به دختر راز دلش رو گفت و از دختره خواستگاری کرد و موقع دادن جزوه به پسره داخلش نوشت. " من هم تو رو دوست دارم، من رو ببخش اگر اون روز رنجوندمت
فرصت های زندگی رادریابیم و بدانیم که فرصت با هم بودن چقدرمحدود است ...
بچه کوچیک بداخلاقی بود. پدرش به او یک کیسه پر از میخ و یک چکش داد و گفت هر وقت عصبانی شدی، یک میخ به دیوار روبرو بکوب. روز اول پسرک مجبور شد 37 میخ به دیوار روبرو بکوبد. در روزها و هفته ها ی بعد که پسرک توانست خلق و خوی خود را کنترل کند و کمتر عصبانی شود، تعداد میخهایی که به دیوار کوفته بود رفته رفته کمتر شد. پسرک متوجه شد که آسانتر آنست که عصبانی شدن خودش را کنترل کند تا آنکه میخها را در دیوار سخت بکوبد. (( در هنگام عصبانیت مواظب سخن گفتن و کارای خود باشیم))
دلم برات تنگ شده….. اما من… من میتونم این دوری رو تحمل کنم… به فاصله ها فکر نمیکنم …… میدونی چرا؟؟ آخه … جای نگاهت رو نگاهم مونده …. هنوز عطر دستات رو از دستام میتونم استشمام کنم…. رد احساست روی دلم جا مونده … میتونم تپشهای قلبت رو بشمارم ….. چشمای بیقرارت هنوزم دارن باهام حرف میزنن…. حالا چطور بگم تنهام؟؟ چطور بگم تو نیستی؟؟ چطور بگم با من نیستی؟؟ آره! خودت میدونی…. میدونی که همیشه با منی …. میدونی که تو ، توی لحظه لحظه های من جاری هستی…. آخه تو ، توی قلب منی… آره ! تو قلب من…. برای همینه که همیشه با منی… برای همینه که حتی یه لحظه هم ازم دور نیستی… برای همینه که میتونم دوریت رو تحمل کنم… آخه هر وقت دلم برات تنگ میشه… هر وقت حس میکنم دیگه طاقت ندارم…. دیگه نمیتونم تحمل کنم… دستامو میذارم رو عکسات و یه نفس عمیق میکشم…. دستامو که بو میکنم مست میشم… مست از عطرت !! صدای مهربونت رو میشنوم … و آخر همه ی اینها به یه چیز میرسم…..! به تو….. آره… به تو !! اونوقت دلتنگیم بر طرف میشه… اونوقت تو رو نزدیکتر از همیشه حس میکنم…. اونوقت دیگه تنها نیستم حالا من این تنهایی رو خیلی خیلی دوسش دارم.. به این تنهایی دل بستم… حالا میدونم که این تنهایی خالی نیست… پر از یاد عشقه.. پر از اشکهای گرم عاشقونه ... پر از یاد تو !!
بیا کلاغ پر بازی کنیم ! کی پر؟ روز بی تو بودن پر! فکر بی تو بودن پر! دوست داشتن غیر از تو پر! عشق کسی جز تو پر! همه چی پر! فقط تو نپر !
شاید چشمهای ما نیاز داشته باشند که گاهی با اشکهای مان شسته شوند، تا بار دیگر زندگی را با نگاه شفاف تری ببینیم.
معذرت خواهی همیشه به این معنا نیست که تو اشتباه کردی و حق با دیگری است معذرت خواهی یعنی؛ اون رابطه بیشتر از غرورت برات ارزش داره ....
آمدی ، چه صادقانه آمدی ، مرا عاشق کردی... آمدی ، چه عاشقانه آمدی ، مرا دیوانه کردی.... چه زیباآمدی ولحظه های پرازغم زندگی ام را عاشقانه کردی! سخته بدون تو زندگی رو سپری کردن..... سلام عزیز دلم / خوبم ولی خیلی دلم برات تنگ شده خیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییلی قرار شده از اینجا از حال خودم باخبرت کنم براا همین هر روز صبح و بعد از ظهر برات پیام میزارم امروز مثل همیشه که کنارم بودی نیستم اصلا انرژی کارا رو ندارم و نمیتونم درست کارامو انجام بدم خیلی حیلی دوسسسسسسسسسسسسست دارم عزیز خودمی خدا کنه هر چه زودتر این روزها تموم بشه اخه خیلی سخته و نمیشه دوستت دارم
نه در آن بالاها مهربان، خوب، قشنگ.........چهره اش نورانیست. گاهگاهی سخنی می گوید، با دل کوچک من، ساده تر از سخن ساده من او مرا می فهمد، او مرا می خواند، او مرا می خواهد، او همه درد مرا می داند.
چرا بغل کردن حس خوبی به آدم میده ؟ چون در سمت راست بدن قلب وجود نداره و اونجا خالیه ولی وقتی کسی رو که دوست داری بغلش میکنی قلبش اون جای خالی رو پر میکنه و انگار تو صاحب دوتا قلب شدی! چه آغوشی که آرزویت باشد و در دستت نباشد. در هر دو حال تنهایی ...... آدما وقتی نمی تونن دلیل ،ناراحتیشون رو بیان کنن،دلشون می گیره !!!
همه چیز با تو شروع شد ! اما هیچ چیز بدون تو تمام نمی شود حتی همین دلتنگی های من !
فراموش کردنت برام مثل خوردن آبه که میپره تو گلو و سال ها به سرفه میندازتم. قدیما میگن واسه کسی بمیر که واست تب کنه ولی من دوست ندارم من برات میمیرم ولی تو تب نکن .......
وقتی کسی رو دوس داری ، حاضری جون فداش کنی!!! حاضری دنیا رو بدی ، فقط یه بار نیگاش کنی ! فقط اونی که عشقته ، عاشقی رو بلد باشه |
|
[ طراحي : قالب سبز ] [ Weblog Themes By : GreenSkin.ir ] |