حرف های دلنشین من و تو

رو به روی همیم بازم مثه قدیم
یه قهوه ی تلخ رو میز که نداره طعمی
شروع کن بگو توام حال منو داری
یا که نه ، خیلی خوب و سرحالی
بگو ، من که همش واسه حرفات پایه بودم
به ظاهر خوب از درون تیکه پاره بودم
بگو بازم مثه همیشه می شنوم من
ولی بخدا نداری حرف بیشتر از من
این منم بدیا تو خونم رخنه کردن
چون مثه قدیم نیستم الان کوه دردم
آدمی که از همه کس ضربه خورده
آرزوهای سینشم خیلی وقته مرده
دوباره باز حرفای تکراری
بگو شاید آروم شم ، بگو حال منو داری



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ شنبه 5 مرداد 1392برچسب:, ] [ 17:41 ] [ مرتضاااااااا ]

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید امیدوارم که مطالب این وبلاگ مورد استفاده شما قرار گیرد. چهار چيز است که قابل بازيابي نيست سنگ پس از پرتاب شدن، سخن پس از گفته شدن، فرصت پس از از دست رفتن، و زمان پس از سپري شدن.