حرف های دلنشین من و تو

حرف های دلنشین من و تو

 طرف میره خونه ی دوستش مهمونی؛شب که همه خوابیدن،
زن دوستش میاد سراغش میگه:
پا شو... بیا بریم عشق و حال !
مهمون میگه : نــــه بابا! شوهرت بیدار میشه ؛میفهمه!
زنه میره بالای سر شوهرش یه بشکن میزنه،میگه:دیدی بیدار نشد؛بیا بریم!
مهمون میگه : نه به جان خودم بیدار میشه!
زنه میره یکی میزنه زیر گوش شوهره و میگه:دیدی بیدار نشد؛بجنب دیگه!
مهمون با ترس میگه: نه...اگه بیدار بشه ؟
زنه میره تو آشپزخونه یه ماهیتابه میاره میزنه تو سرِ شوهره و میگه:
بیــــــــــا ... بیدار نشد! بدو بریم!
مهمون باز میگه: اصلا نه! یه وقت بیدار میشه!
زنه راه میفته میره تو حیاط!
شوهره بلند میشه به مهمون میگه:
جون ننه ت پاشو باهاش برو! رفت بیل رو بیاره ..
.!



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ شنبه 24 تير 1391برچسب:, ] [ 10:31 ] [ مرتضاااااااا ]

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید امیدوارم که مطالب این وبلاگ مورد استفاده شما قرار گیرد. چهار چيز است که قابل بازيابي نيست سنگ پس از پرتاب شدن، سخن پس از گفته شدن، فرصت پس از از دست رفتن، و زمان پس از سپري شدن.