حرف های دلنشین من و تو

حرف های دلنشین من و تو

یه روز داشتم رانندگی میکردم که گوشیم زنگ خورد.

 

گوشی و برداشتم و جواب دادم.

هر چی گفتم الوووووووو.................!     الوووووووو...............!

کسی جواب نداد فقط یه نفر تو گوشی فوت کرد.

بعد من گفتم اگه مزاحمی ۱ فوت کن اگه می خوای با من دوست بشی ۲ فوت کن.

اون هم ۲ تا فوت کرد.

بعد بهش گفتم اگه اهل قرار گذاشتن نیستی ۱ فوت کن اگه هستی ۲ تا فوت کن.

اون هم ۲ تا فوت کرد.

گفتم من فردا ظهر میخوام واسه نهار برم رستوران شاندیز اگه نمیای ۱ فوت کن اگه میای ۲ تا فوت کن.

اونم ۲ تا فوت کرد.

منم گوشیو قطع کردم.

خلاصه فرداش کلی به خودم رسیده بودم و بهترین لباسامو پوشیده بودم.

داشتم از خونه میومدم بیرون که زنم صدام زدو گفت ظهر واسه نهار میای خونه؟

اگه نمیای ۱ فوت و اگه میای ۲ تا فوت کن.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ پنج شنبه 11 آبان 1391برچسب:, ] [ 17:18 ] [ مرتضاااااااا ]

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید امیدوارم که مطالب این وبلاگ مورد استفاده شما قرار گیرد. چهار چيز است که قابل بازيابي نيست سنگ پس از پرتاب شدن، سخن پس از گفته شدن، فرصت پس از از دست رفتن، و زمان پس از سپري شدن.